کاش عاشقی هم پا می گرفت...

کنجِ پستوی خیس از عطر شب‌بوها، پشت نقابِ غبارآلود خاطره ها،تصویری از درنگ را نقاشی میکنم

کاش عاشقی هم پا می گرفت...

کنجِ پستوی خیس از عطر شب‌بوها، پشت نقابِ غبارآلود خاطره ها،تصویری از درنگ را نقاشی میکنم

بی قرارم

وقتی با تو و بی تو بی قرارم ،

بگو چگونه می شود در کنارم باشی و از من دور ؟

بگو چگونه ست که با وجود این همه فاصله

هنوز کسی را نیافته ام جایگزینت کنم ؟!

بگو چگونه ست که درد و درمانم تویی ؟!

گفتی رهایم کن ،

                    اما دریغ !

                            مگر عهد عاشقان شکستنی ست ؟!

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد