کاش عاشقی هم پا می گرفت...

کنجِ پستوی خیس از عطر شب‌بوها، پشت نقابِ غبارآلود خاطره ها،تصویری از درنگ را نقاشی میکنم

کاش عاشقی هم پا می گرفت...

کنجِ پستوی خیس از عطر شب‌بوها، پشت نقابِ غبارآلود خاطره ها،تصویری از درنگ را نقاشی میکنم

آرامش کجاست؟؟

دلم گرفته ...روزی هزار بار میام نت اما وبمو آپ نمیکنم...چون نمیتونم حرفااامو بزنم...چون بعضی دردا نه درمونی داره نه چاره ای...

اینجا هم غریبه شده برام و آرامش قبل رو ندارم...

شاید شروع کنم روزانه نویسی اما رمز دار ....

اما تنهــــــــــــا عشق من پسرم...فقط پسرم باهمه ی شیطنتهاش و آزاراش بازم عاشقانه دوسش دارم...

من خوبم یه مقدار سرماخوردم و کسلم...زندگی میگذره و هر روز بدتر از روز قبل ...

هیشکی که این وبو نمیخونه شاید رفتم به یه وب جدید...اما اینجا رو چه کنم با یه عالمه خاطره؟؟؟

کسی هست اینجا رو بخونه و رمز بخواد؟؟

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد