دلم گرفته ...روزی هزار بار میام نت اما وبمو آپ نمیکنم...چون نمیتونم حرفااامو بزنم...چون بعضی دردا نه درمونی داره نه چاره ای...
اینجا هم غریبه شده برام و آرامش قبل رو ندارم...
شاید شروع کنم روزانه نویسی اما رمز دار ....
اما تنهــــــــــــا عشق من پسرم...فقط پسرم باهمه ی شیطنتهاش و آزاراش بازم عاشقانه دوسش دارم...
من خوبم یه مقدار سرماخوردم و کسلم...زندگی میگذره و هر روز بدتر از روز قبل ...
هیشکی که این وبو نمیخونه شاید رفتم به یه وب جدید...اما اینجا رو چه کنم با یه عالمه خاطره؟؟؟
کسی هست اینجا رو بخونه و رمز بخواد؟؟